نفحه الروح و تحفه الفتوح
نویسنده:
مویدالدین محمود جندی
مصحح:
نجیب مایل هروی
امتیاز دهید
موید الدین جندی از عرفای قرن هفتم هجری است .
مولف کتاب نفحه الروح و تحفه الفتوح را به زبان پارسی تالیف کرده و به بانوی فاضلی در دار الثغر سینوپ که به عرفان و تصوف علاقه داشته، تقدیم کرده است.
کتاب در دو بخش و یک خاتمه است.
قسم اول : معرفی ذات باریتعالی و شرح برخی از اسماالحسنی و معرفت انسان کامل و عالم خلق
قسم دوم : در اعمال و احوال ارباب طریقت، متضمن شرج جزئیات سیر و سلوک و معاملات صوفیانه و شرح عقبات درونی و بیرونی که سالک با آن رویاروی است.
در خاتمه الکتاب شرح برخی از آداب ظاهر صوفیه در هشت اصل بیان شده است.
بیشتر
مولف کتاب نفحه الروح و تحفه الفتوح را به زبان پارسی تالیف کرده و به بانوی فاضلی در دار الثغر سینوپ که به عرفان و تصوف علاقه داشته، تقدیم کرده است.
کتاب در دو بخش و یک خاتمه است.
قسم اول : معرفی ذات باریتعالی و شرح برخی از اسماالحسنی و معرفت انسان کامل و عالم خلق
قسم دوم : در اعمال و احوال ارباب طریقت، متضمن شرج جزئیات سیر و سلوک و معاملات صوفیانه و شرح عقبات درونی و بیرونی که سالک با آن رویاروی است.
در خاتمه الکتاب شرح برخی از آداب ظاهر صوفیه در هشت اصل بیان شده است.
دیدگاههای کتاب الکترونیکی نفحه الروح و تحفه الفتوح
در این مورد به این معنی هست که مویدالدین محمود جندی ، مهریه ای را که در ذمه وی بود به همسرش پرداخت. به احتمال زیاد چنین می نماید که مویدالدین به علت گرایشات صوفیانه و شوق سیر و سلوک ، نمی خواست دغدغه ای برای بازگشت به زندگی روزمره و یا تعلق خاطری داشته باشد. اگر چه عرفان و سیر و سلوک حقیقی می تواند جامع بین طیبات نیکوی دنیوی چون همسر و خانواده از یک طرف و امور معنوی از طرف دیگر باشد و هیچ کدام مانع دیگری در رسیدن به کمال نیستند. چنان که عارفان بزرگی چون مولانا، عطار نیشابوری ، نظامی گنجوی و در معاصران، مرحوم علامه طباطبایی، این هر دو را به نیکوترین وجه داشته اند. الله اعلم
«نفحه الروح و تحفه الفتوح»
«نفحة الروح و تحفة الفتوح»، به فارسی ، که در دو بخش تنظیم شده است: الف) علوم و معارف، ب) اعمال جسمانی، اخلاق ، عبادات و وصایا .
جندی این کتاب را هنگام اقامتش در سینوپ (که اکنون از شهرهای ترکیه است) نگاشته و آن را به بانویی که او را به علم ستوده و (ملکه الملکات، شاه خواتین، کلاله پادشاهان اکابر) خوانده، تقدیم کرده است و در مقدمه آن، از مراتب نیکوکاری او در حق ارباب فضائل و اصحاب طریق یاد کرده است.
وی همچنین قصیده فارسی مفصّلی را که در ستایش این بانو سروده در مقدمه کتاب آورده است. این اثر به اهتمام نجیب مایل هروی در ۱۳۶۲ ش در تهران چاپ شده است.
منبع : ویکی فقه
او را مؤیدالدین صوفی نیز خوانده اند. در باره شرح حال وی اطلاعات اندکی وجود دارد. تاریخ ولادتش معلوم نیست. بر اساس نامش ، او را اهل شهر جند دانسته اند. تنها منبع موثق در شرح حال او، مطالب پراکنده ای است که از خلال آثارش (شرح فصوص الحکم، ونفحة الروح وتُحْفَة الفُتوح) یافت میشود.
در آغاز، پدر و مادر و خویشان جندی او را از سلوک منع میکردند، اما وی با تفأل به قرآن کریم و بنابر آیه ۲۴ سوره توبه ، اموال خود را به پدرش داد، کابین همسرش را پرداخت و به سیر و سلوک روی آورد، به حج رفت و بعدها (ظاهراً در قونیه) نزد صدرالدین قونیوی (متوفی ۶۷۲) راه یافت و مقامات عارفانه خویش را در خانقاه و مَدْرس او طی نمود و از او اجازه ارشاد گرفت.
جندی بسیار تحت تأثیر قونیوی بود و خود به این امر تصریح کرده است. وی به مقام معنوی و فضیلت باطنی استاد و استادِ استاد خود (ابن عربی) چنان معتقد بود که در تمام شئون و مراحل زندگی ، نه فقط در مشکلات عرفانی و علمی، بلکه در گشودن گره های زندگی نیز از باطن آنان مدد میجست.
هیچ یک از شارحان ابن عربی در فهم افکار وی از جندی بینیاز نبوده اند، چنانکه عبدالرزاق کاشانی (متوفی ۷۳۶) و داوود قیصری (متوفی ۷۵۱) و برخی دیگر از شارحان فصوص الحکم ، تحت تأثیر او بوده اند.
جندی معاصر جلال الدین مولوی (۶۰۴ـ۶۷۲) بود و خود را از جمله نیازمندان او میدانست.